طی یک دههی اخیر اختلاف طبقاتی و خط فقر رشد چشمگیری داشته و عواملی چون تحریمها، شیوع کرونا، تورم و… به این موضوع بیشتر دامن زده و عملا باعث سقوط چند مرتبهای بخشی از خانوارها به لایههای قهقرایی فقر شده است.
*ساشا ذوالفقاری
طی یک دههی اخیر اختلاف طبقاتی و خط فقر رشد چشمگیری داشته و عواملی چون تحریمها، شیوع کرونا، تورم و… به این موضوع بیشتر دامن زده و عملا باعث سقوط چند مرتبهای بخشی از خانوارها به لایههای قهقرایی فقر شده است.
آسیبهای اجتماعی ناشی از بیکاری، فقر معیشتی، کوچک شدن سفرههای مردم به مراتب بیشتر از سایر آسیبهای اجتماعی دیگری چون طلاق و اعتیاد است. هر چند که فقر معیشتی خود یکی از عوامل درجه اول ایجاد سایر آسیبهای اجتماعی است.
از آنجا که فرهنگ آریایی ما بر پایهی عواطف احساسی است، همواره کمک به همنوع، چه در شرایط بحرانی چون سیل و زلزله و چه در کمکهای مؤمنانه و مردمی، همواره با درصد بالای مشارکت مردمی همراه است. لذا لازم است با مدیریت صحیح و برنامهریزی جامع نسبت به جمعآوری، تخصیص و توزیع عادلانه کمکهای مردمی اقدام شود.
در نگاه اول شاید کمک کردن، خیلی سخت و پیچیده نباشد اما از منظر آسیبشناسی اجتماعی امدادرسانی و کمک کردن خود دارای آداب و اصولی است که بیتوجهی و کمتوجهی به این اصول، هم از بار معنوی این فریضه میکاهد و هم موجب آسیبهای بیشتر میشود.
یکی از بنیادیترین اصول امدادرسانی، شناسایی و تمییز شخص نیازمند از غیرنیازمند است. صرف بیان شرایط نامساعد از طرف شخص مددجو، نمیتوان گفت که شخص قطعا نیاز به حمایت دارد یا خیر.
داشتن بیماری، اعتیاد، مطلقه بودن، نداشتن همسر، هزینهی تحصیل کودکان، جمنزل استیجاری و … اگر چه همه از عوامل تشدید نیاز در مددجوهاست اما به تنهایی دلیل مکفی برای گرفتن کمک حساب نمیشوند.
این روزها متاسفانه در گوشه گوشهی شهر بارها تصاویری از تکدیگری معلولال، سالمندان خمیدهقد، مادران نوزاد بهبغل، کودکان کار، اثاث بیرون ریختهی مستاجران و … را دیدهایم. پدیدهای که اگرچه نوظهور نیست اما بهتازگی در شهرهای حاشیهای بیشتر از قبل دیده میشود. و در پی آن بازی با احساسات شهروندان توسط افراد کمتجربه و ناآگاه و بعضا سلبریتیها و شاخهای اینستاگرامی در فضای مجازی برای جلب توجه و کمکهای مردمی را شاهد هستیم.
در وهلهی اول دل هر انسانی از این سطح از افول تجلی انسانی بهدرد میآید. حال آنکه اگر دقیقتر این موارد را بررسی کنیم، متوجه میشویم که درصد بالایی از این موارد نه تنها نیازمند حساب نمیشوند و بعضا حتی از تمکن مالی خوبی نیز برخوردارند، بلکه با سؤاستفاده از برانگیختن عواطف انسانی، اقدام به سودجوییهای کلان نیز میکنند.
سؤال اینجاست! چه باید کرد؟ چطور مطمئن شویم که فرد مورد نظر نیازمند است یا خیر؟ چند نکته در اینجا مطرح است:
۱. برای کمک کردن به مراکز نیکوکاری، NGOها، گروههای جهادی و یا نهادهای مطرحی چون کمیتهی امداد امام خمینی(ره) و بهزیستی مراجعه کنید و از کمک کردن به صورت فردی تا حد ممکن خودداری کنید. و در صورت کمک فردی حتما به صورت دقیق تحقیق کنید.
۲. در گروههای خیریه و نهادهای امدادرسان چون بهزیستی و کمیتهی امداد امام خمینی(ره) افراد مجربی هستند که ضمن حفظ کرامت انسانی خانوارها وظیفهی تحقیق و بررسی وضعیت نیازمندان را به عهده دارند.
۳. لازم است بین کلیهی مراکز نیکوکاری، خیریهها و گروههای جهادی و مردمی و نیز کمیتهی امداد امام خمینی(ره) و بهزیستی هماهنگی و همکاری صورت گیرد تا بانک اطلاعاتی قوی و بهروز جهت پوشش دادن کلیهی نیازهای مددجویان تشکیل شود.
۴. نیازهای مددجویان دستهبندی و به هر مرکز پوششدهنده اعلام شود.
. مشاورانی در جهت راهنمایی و پیگیری وضعیت سلامت جسمی و روانی، تحصیلی، کار، حقوقی و … به مددجویان معرفی و بهطور منظم وضعیت این افراد در سامانهی جامع ثبت شود.
۶. اولویت اصلی این است که مددجویان بتوانند روی پای خود ایستاده و در جهت رفع نیازهای خود توانمند شوند. لذا هماهنگی با مراکز کاریابی و شهرکهای صنعتی، معرفی مشاغل به مددجویان و یا تأمین زمینه های خوداشتغالی، یکی از مهمترین اقدامات لازم برای هر خانوادهی مددجو است.
۷. کودکان بیشترین آسیب را در خانوادههای مددجو میبینند؛ لازم است وضعیت تحصیلی، روحی و جسمی کودکان مورد توجه ویژه قرار گیرد.
کلام آخر: اگرچه کمک کردن عملی خیرخواهانه و انساندوستانه است و علاوه بر رضایت خدا و خلق خدا موجب احساس رضایت درونی برای خود فرد نیز میشود، اما فراموش نکنیم که ماهیگیری یاد دادن ارزندهتر از ماهی دادن است. کمک کنید تا فرد مددجو برای حفظ عزت نفس خود تلاش کند. کار جوهرهی هر انسانیست و تنپروری و کاهلی اساس فقر. از سر ترحم کمک نکنید. کمک کردن نباید طوری باشد که فرد مددجو وابسته به کمک باشد. کمک مداوم علاوه بر وابستگی و تنپروری فرد مددجو، موجب بروز ناهنجاریهای رفتاری بسیاری از جمله: خشم، حسادت، توقع، کینهورزی و… میشود و از فرد مددجو به مرور زمان فردی عصیانگر و ناهنجار میسازد.
بنابراین پیش از کمک کردن لازم است تبعات آن با شرایط فرد سنجیده شود تا از وقوع آسیبهای اجتماعی دیگر پیشگیری شود.
*فعال اجتماعی و سرپرست نشریه سروش کویر